دو ماهگی عزیز جونم
جونم شما از روز 39 شروع کردی به خندیدن ولی در کل جدی بودی
از روز 40 ام هم منو شناختی .. در کل پسر خوبی بودی اصلا کولیکی نبودی و شبها هم خوب می خوابیدی و منم مرتب بیدار میشدم شیر به پسرم میدادم ...دوست داشتم زودی تپلی بشی ...
روز 48 ام صدا در میاوردی مثل آووووو
راستی عزیزم 5 روز مونده به اینکه دوماهگی شما تمام بشه با قدم قشنگت دایی سعید و عمه سمانه قباله برونشون شد ... دعا کن که انشالا خوشبخت بشن
ماشالات باشه توی دو ماهگیت واضح آقون میگفتی و جیغ میزدی عزیزم
وزن شما هم رسیده بود به 5 کیلو و 900 با قد 59... خدا راشکررررررررررر
اینم از عکسای دو ماهگی شما...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی