بدون عنوان
سلام عزیز دلممممممممممممم
مامانی من نمیدونی چه حسی نسبت بهت دارم به خصوص با شیطنتات که میکنی دلمو میبری ..
امسال عید همه به رسمیت می شناختنت نمیدونم به خاطر اسمت که زود گذاشته بودم یا اینکه من و بابات اینقدر هنوز نیومده برات ذوق میکنیم و مطرحت میکنیم
عیدی گرفتی از مادر و مادرجون و مادربزرگ ...
روز 10 ام فروردین هم که شما تو هفته 34 بودی رفتم دکتر و سونوگرافی و پسر شیطون بلامو دیدم ...
عزیزم همه چی وضعیتت خوب بود خدا را شکر سرتون هم سرازیر به پایین بود و وزن عزیز دلم 2.650 بود .
تازش همچینم فک کنم بی حیایی هاااااا . هرباری میرم سونو لنگاتون تو هواست و اولین چیزی که دکتر می بینی شومبولته خخخخخخ ... و کلی هم ذوق میکنن برات .
کف پای جیگریتم به شکمم هست که کف پات را می بینم .. و فهمیدم این تکونای عجیبت مال پاهاته عزیزمممممم
راستی نی نی خاله نفیسه پسر شد وای که یه همبازی پیدا کردی دیگه بریم مهمونی باید هواتو بیشتر داشته باشم
نی نی خاله نگارم دخملی شد که البته ذوق نکن ازشون دوریم و نمیشه بهش بگم عروسم خخخخخ
خیلی از خاله ها هم نی نی هاشون اومدن که قراره شماهم که اومدین و هوا خوب شد دسته جمعی بریم گردش . خاله غزاله و وندا - خاله پری و رادمهر - خاله بیتا و ماهان - خاله زینب و پسملیش - خاله مبینا و پسملیش و ....
عزیزم هنوز سر کار میرم ولی نصف روز .. اینطوری حوصلم سر نمیره سنگین هم نمیشم و روزای آخر هم برام سخت نمیگذره ..