عشق من و مهدي

خوش اومدی عزیزم

1392/9/24 12:33
نویسنده : الي
480 بازدید
اشتراک گذاری

روز چهارشنبه 6 شهریور پری اومد سراغم ولی جالب بود برعکس همیشه خیلی ناراحت نبودم . عصر رفتم داروخانه و واسه خودم قرص امگا 3 خریدم و واسه مهدی قرص ویتامین ای که شروع کنیم به خوردن و ماه بعد رو بعد از سفر شمال به امید خدا شروع کنیم .

روز جمعه 8 ام شهریور بود یکم روند پری را بررسی کردم دیدم انگاری پری زیاد نبود . فقط روز چهارشنبه نرمال بود و این دو روز در حد لکه بینی بود .

شروع کردم به نظافت خونه ولی یه حسی نمیذاشت ادامه بدم ....

رفتم سراغ لب تاب و یه تاپیک زدم و شرایطم را گفتم . مهتاب جون که عزیزم الان نی نیش را امروز سقط کرد ( قلبش تشکیل نشده بود ) بهم گفت پاشو ب بی بذار

منم یه دونه ب بی داشتم . با نا امیدی تمام رفتم و کارای تست را انجام دادم که دلم یه دل بشه .

 

باورتون نمیشه تست را اینبار تو دسشویی نگذاشتم آوردم روی اپن آشپزخونه خخخخخخخخخخ در عرض یه چشم به هم زدن دو خط شد .

 

واییییییییییییییییییییییییییی خدای من باورم نمیشد که . فقط مثل دیوونه ها دور خونه راه میرفتم و اشک میریختمو میلرزیدم

 

آخه من پری بودم مگه میشد !!!!!!!!!!!!!!!

 

مهدی سرکار بود یکی دو ساعت بعد اومد خونه بهش گفتم ولی با شک . اونم رفت یه تست دیگه از داروخانه واسم گرفت و دوباره تست کردم . واییییییییییییییی خدای من خدا نصیب همه دوستای نی نی سایتیم بکنه . چه لحظه ای بود مهدی از ذوق بغلم کرد . اصلا باورمون نمیشد .

 

سریع رفتیم آزمایشگاه دکتر بزرگی روبروی بیمارستان شریعتی - چون عصر جمعه هم بود هیچ جا آز نمیگرفتن با دردسر پیدا کردیم - از ذوق و استرس و هیجان رگم پیدا نمیشد اصلا نمیتونستم آروم بگیرم

 

تا اینکه آز را گرفت و یک ساعت بعدش جواب را گرفتم خیلیییییییییییییییییی خوشحال بودیم چون جواب آزم هم مثبت بود .

 

اون شب به کسی نگفتیم چون دکی گفته بود به خاطر خونریزی که داشتی امکانش هست خارج رحمی باشه . واسه همین تو دل خودمون نگهش داشتیم تا فردا .

اینم عکس ب بی چک همین روز

 

جمعه 8 مرداد 92

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سوگلی
28 شهریور 92 11:20
الهی عزیزم چه لحظه قشنگی بوده ایشاا... بارداری راحتی داشته باشی