عشق من و مهدي

ذوق و دل نگرانی

سلام عزیزم هرباری میخوام برات بنویسم یه کاری پیش میاد .. این نشون میده که مامان اکتیو و فعالی داری هااااا عزیز دلم یکشنبه ساعت 6 عصر (92/9/24) که مامانی میشه 19 هفته و 4 روز سونوی آنومالی دارم. این بار واسه سونوت به جز نگرانی ذوق هم دارم چون مشخص میشه عشق من جنسیتش چیه عزیزم ... کلی اسم برات انتخاب کردم هم دخترونه هم پسرونه دوتاشم فعلا قطعی شده ولی تا قطعیت نهایی نمینوسم برات عزیزم توی این مدت شما یه شب سوپ هوس کردی . پاشدم با وجود خستگی ولی ذوق یه سوپ قارچ و جویی درست کردمممممممممممممم که نگوووووووووووووووووو . هیچوقت سوپهام به این خوشمزگی نبود . فکر کنم چون به عشق تو درست کرده بودم خواستنی شده بود عزیزم .دوتا ظرف پر...
24 آذر 1392

خوش اومدی عزیزم

روز چهارشنبه 6 شهریور پری اومد سراغم ولی جالب بود برعکس همیشه خیلی ناراحت نبودم . عصر رفتم داروخانه و واسه خودم قرص امگا 3 خریدم و واسه مهدی قرص ویتامین ای که شروع کنیم به خوردن و ماه بعد رو بعد از سفر شمال به امید خدا شروع کنیم . روز جمعه 8 ام شهریور بود یکم روند پری را بررسی کردم دیدم انگاری پری زیاد نبود . فقط روز چهارشنبه نرمال بود و این دو روز در حد لکه بینی بود . شروع کردم به نظافت خونه ولی یه حسی نمیذاشت ادامه بدم .... رفتم سراغ لب تاب و یه تاپیک زدم و شرایطم را گفتم . مهتاب جون که عزیزم الان نی نیش را امروز سقط کرد ( قلبش تشکیل نشده بود ) بهم گفت پاشو ب بی بذار منم یه دونه ب بی داشتم . با نا امیدی تمام رفتم ...
24 آذر 1392

پایان 4 ماهگی ...

سلام عزیز دل من و بابا مهدی .... قربونت بشم امروز 4 ماهت تموم میشه ... شنیدم که میگن امروز یا فردا توی وجود نازنین شما روح دمیده میشه ... منم سعی میکنم تو این مدت قرآن بیشتر برات بذارم جیگرم میخوام برات بگم تو این مدت کلا شما چیا هوس کردی : اوایل این ماه که عاشق انار شده بودی ... اینقدری که شب صبح ظهر همش انار میخوردم .. بابایی هم که میدونست شما دوست داری همش برام انار میخرید. بعد یهویی روز عاشورا هوس پرتقال کردی ... فدات بشم خونه نبودیم مغازه ها هم بسته بودن . هرچی بابات گفت برات آب پرتقال بگیرم گفتم نه بچت دلش پرتقال میخواد تا بین راه رفتیم خونه مادر ص یه دونه خوردم .. دیگه از اونروز مرتب شما دلت پرتقال میخواست قربون هوسات بشم مننننن...
6 آذر 1392

15 هفته و 3 روز

عزیزم یادم رفت تو تاپیکام بگم که دکترم را خانم مریم حکمتیان چهارباغ بالا انتخاب کردم انشالا که دستش خوب باشه و به راحتی به دنیا بیای واسه ابتدای ماه سومم مولتی ویتامین پریناتال بهم داده روزی یکی و فیش اویل هم یک روز در میون یکی .. در ضمن گفته روزی یه تخم مرغ بخورم که نمیخورم خخخخخخخ عزیزم شام قریبان شب جمعه نون پنیر سبزی پارسال نذر کرده بودم که انشالا خونه بخریم و تو هم زودی بیای تو دلم بدون غم و غصه که امسال نذرت را ادا کردم انشالا که سال دیگه تو همون خیمه میبرمت و آروم باشی عزیز دلم ..
25 آبان 1392

پایان هفته 14 ام

عزیزم امروز 21 آبان هست مصادف با شب تاسوعا .. نوبت دکتر داشتم که برم سونوی ان تی و آزمایش غربالگیریتو نشون بدم ..قبلش هم بگم شرمنده دیر شد بیام بنویسم آخه دوست دارم برات عکس بذارم نمیرسم خونه برم سر لب تاب گلم . خیلی لحظه شیرینی بود وقتی منشی گفت برو روی تخت صدا دراز بکش ... دهنم آب افتاد که میرم و صدای قلب نازتو میشنوم ... خانم دکتر اول طرف راست دنبالت میگشت و با اینکه شکم مامانی قلمبه شده ولی میگفت کوچولویی که صدات را نمیشنویم ولی من میخواستم بهش بگم که من عزیز دلم را طرف چپم حس میکنم .. تا اینکه خودش دستگاهش را کم کم برد همونجایی که مامانی حست میکنه عزیزمممممممممممم وای دلم میخواست از خوشحالی گریه کنم صدای تاپ تاپ تند قلبت داشت قل...
25 آبان 1392

9 هفته و 4 روزگی

سلام نقل مامان عزیزم امروز رفتم خانه بهداشت . تشکیل پرونده دادم و واکسن کزاز زدم ( چون دقیق یادم نبود که دوران عقد زده بودم یا نه ) خانم ماما یه سری توضیحات بهم داد که می نویسم واسه خاله جونا : نمک تا پایان بارداری خیلی کم مصرف بشه - فست فود - چیپس و پفک تا حتی دوران شیردهی ممنوع تا پایان هفته 12 باید خیلی مراقب باشم چون خیلی حساس هست این دوران - پیاده روی زیاد نکنم - از پله پایین و بالا نرم - استراحتم کافی باشه اومدم خونه . ویتامین دی توی آزمایشم کم بود گفتن روزی سه بار هر بار 10 دقیقه بدنم توی آفتاب مستقیم باشه و زرده تخم مرغ هم بخورم ( که مامانی به خاطر محیط کارش نمیتونه این کارو بکنه ) نان سبوسدار حتما بخورم قد و وزنم هم خوب ...
16 مهر 1392

خواص مویز .. دوست جونام بخورید

امام صادق علیه السلام : مویز ، اعصاب را استحکام می بخشد ، خستگی را می برد و دل را شادی وسرور میدهد . اگر قحطی ای به شما رسید ، با مشغول داشتن خویش به مویز ، خود را سیر کنید . خواص خوردن بیست و یک دانه مویز امام صادق ع : هر کس به خوردن بیست و یک مویز سرخ عادت کند ، به بیماری ای جز بیماری مرگ ، مبتلا نمیشود . مویز سرشار از ویتامین های E ، A ، B و املاحی مانند کلسیم، فسفر و پتاسیم است. مویز دارای اسیدهای چرب امگا ۳ و امگا ۶ می باشد. بهترین و پرخاصیت‌ترین نوع آن، مویز پرگوشت، کم‌دانه یا بی‌دانه است. از سوی دیگر این میوه می‌تواند با تولید انرژی در روزهای سرد سال، بدن را گرم و پرانرژی کند. مویز ضد سرطان، درمان کننده بیم...
9 مهر 1392

پایان دو ماهگی

سلام به نی نی دوماهه جیگرم عزیزم شما دوماهت امروز تمام شد و وارد ماه سوم شدی فدات شم همش دلم میخواد برم سونو که از بودنت مطمئن بشم آخه خدا را شکر شما اصلا منو اذیت نمیکنی . فقط وقتایی که میرم پیش بابا مهدی یکم زیر دلم و کمرم درد میکنه و مجبور میشم اون موقع یکم ناز کنم دیشب بابا مهدی واسم یه جفت کفش طبی چرم طبیعی خرید که با شما راحت راه برم . عزیزم هنوز ماشین پیدا نکردیم که نانازم راحت باشه . ایشالا دعا کن زود زود ماشین بخریم که همه جا بتونم ببرمت گلم بابا مهدی قبلش که مهربون بود الان که دیگه ده برابر شده . واسم بادوم مغز کرده مویز خریده و کندر . کندر و مویز رو واسه اینکه گلم باهوش بشه میخورم . عزیز دلم دوست دارم واست هرباری یه هد...
9 مهر 1392

توصیه های بارداری به دوست جونام

 8 توصیه به مادران باردار برای تولد بچه های باهوش شاید باور نکنید اما حتی قبل از اینکه متوجه بارداری خود شوید و آزمایش بارداری بدهید، مغز کودک شما در حال شکل گیری است. لوله های عصبی و ساختمان هایی که برای رشد اعصاب و ستون نخاعی ضروری هستند، در هفته پنجم دوره قاعدگی، پس از اینکه شما متوجه توقف قاعدگی تان شدید، شروع به شکل گیری می کنند.  سپس تکامل مغزی کودک به سرعت ادامه می یابد. به خاطر همین است که شما دراولین هفته های بارداری به شدت احساس خستگی می کنید. تا حالا به این فکر کرده اید که چگونه می توان از همان زمانی که جنین در شکم مادر است هوش او را افزایش داد؟ پس به توصیه های زیر توجه کنید.  1- چکاپ ها را جدی بگیری...
6 مهر 1392

خوشحالم عزیزم - 7 هفته و 5 روز

خدا جونم بابت تمام نعمت هات شکر ---- بابت داده و نداده هات شکر ---- بابت تمام لحظه های خوب زندگیم شکر ---- بابت نعمتی که بهمون عطا کردی شکر ---- بابت اینکه پاییزمون را سه نفری شروع کردیم ممنونم ازت........ دیروز 2 مهر 1392 مصادف با سالگرد ازدواجمون (عقد) با مهدی رفتیم سونو و دوتاییمون شاهد سه نفر شدنمون شدیم . و جالب اینکه از ذوق اومدن عزیزمون اصلاااااااااا حواسمون به این قضیه نبود البته به نفع مهدی شد که از زیر کادو در رفت عصر زودتر از محل کارم مرخصی گرفتم و رفتم سونوگرافی پارس خیابان بزرگمهر -  البته به طور اتفاقی چون از صبح هرجا تماس میگیرفتم نوبت بهم نمیدادن - گفت یکساعت دیگه مهدی اومد دنبالم و رفتیم یه دوری زدیم و اومدیم ...
3 مهر 1392